خیلی ترسیدم
سلام دختر خوشگلم
مامانی قربونت بره آذینی ، امروز دل مامانی گرفته ، اومدم باهات حرف بزنم تا یکم سبک شم دختر خوشگلم
با بابایی حرفم شد منم کلی گریه کردم آخه ترسیدم تو و بابایی رو از دست بدم آخه مامانی شما رو خیلی دوست داره
بابایی میخواست ترکمون کنه میگه پول نداریم پس نمیتونیم با هم باشیم اما به خدا من فقط تو و بابایی رو میخوام
فقط تو وبابایی رو...
اما اونم راست میگه زندگی کلی خرج داره تو هنوز خیلی کوچولویی و اینا رو نمیدونی
مامانی شرمنده روی ماهته خانومی من
خدا بچه ها رو خیلی دوست داره آذینی ، بهش بگو که مامانی و بابایی خیلی همو دوست دارن!
میبوسمت دختر نازم
دوستتون دارم
مامانی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی