آذین کوچولوی ما

بابایی عاشق شد آذینی

بهانه های دنیا تو را از یادم نخواهد برد من تو را در قلبم دارم نه در دنیا...   بابایی عاشق شد آذینی     اون قول داد که واسه همیشه پیشمون بمونه وای که چقدر خوشحالم دختر خوشگلم دارم بال درمیارم آذین کاش بودی مامانی رو میدیدی خدایا شکرت خدایا هزار بار شکر دوستون دارم خیلی دوستتون دارم ...
30 آذر 1390

بابایی برگشت پیشمون

نمیدونم روزی که اینا رو بخونی چه احساسی نسبت به مامانی پیدا میکنی آذینم اما مامان همه این کارها رو فقط واسه خاطر اون دستای کوچولوت ، اون تن گرمت واسه خنده های شیرینت کرده. مامان تو رو میخواد مامان تو رو با همه وجودش میخواد آذینی مامان تو رو فقط با بابایی میخواد فقط... گریه کردم التماسشو کردم غرورمو واسه داشتنت واسه داشتنش شکستم تا پیشم بمونه بابایی خیلی سر به هواست آذینی اما خیلی دوست داشتنیه من که عاشقشم تو هم عاشقش میشی باید حداقل 3 سال منتظرش بمونم خیلی سخته آذین انتظار خیلی سخته اما مامانی هر سختی رو تحمل میکنه واسه شما دو تا شیطون واسه تو و بابایی دوستتون دارم مامانی ...
28 آذر 1390

دلم براش تنگ شده

سلام مامانی خوبی قربونت برم؟ امروز جمعه ست همه هستن غیر تو و بابایی... جاتون اینجا خیلی خالیه آذینم بعد از بحث چند روز پیشم با بابایی رابطه مون کمی سرد شده ، بابایی این طوری میخواست منم چون خیلی دوسش دارم قبول کردم، دلم براش خیلی تنگ شده آذینی الان که دارم اینا رو مینویسم تو چشام اشک جمع شده ، کاش بابایی باورم داشت کاش... حاضرم هر کاری بکنم که پیشمون بمونه اما... میدونم که بالاخره یه روزی ترکمون  میکنه ، من هر روز با این ترس زندگی میکنم هر روز... من بدون تو و اون لحظه ایی دووم نمیارم خیلی دوستتون دارم مامانی ...
25 آذر 1390

خیلی ترسیدم

سلام دختر خوشگلم مامانی قربونت بره آذینی ، امروز دل مامانی گرفته ، اومدم باهات حرف بزنم تا یکم سبک شم دختر خوشگلم با بابایی حرفم شد منم کلی گریه کردم آخه ترسیدم تو و بابایی رو از دست بدم آخه مامانی شما رو خیلی دوست داره بابایی میخواست ترکمون کنه میگه پول نداریم پس نمیتونیم با هم باشیم اما به خدا من فقط تو و بابایی رو میخوام فقط تو وبابایی رو... اما اونم راست میگه زندگی کلی خرج داره تو هنوز خیلی کوچولویی و اینا رو نمیدونی مامانی شرمنده روی ماهته خانومی من خدا بچه ها رو خیلی دوست داره آذینی ، بهش بگو که مامانی و بابایی خیلی همو دوست دارن! میبوسمت دختر نازم دوستتون دارم مامانی   ...
24 آذر 1390

سلام آذینی

سلام مامانی سلام دختر خوشگلم مامانی قربون اون دست و پای کوچولوت بره ، با اینکه همش خوب می نوشتم اما الان نمیتونم... نمیتونم بنویسم که چقدر منو و بابایی دوست داریم و برای داشتنت لحظه شماری میکنیم. کاش کاش کاش...  
19 آذر 1390